تأثیر خون حاج قاسم بر یک آگاهی تاریخی/ وقتی ندای إرجعی آید به گوش
تأثير خون حاج قاسم بر يک آگاهي تاريخي/ وقتي نداي إرجعي آيد به گوش
استکبار بر جهانيان آشکار ساخت که چرا چهل سال است که امامين انقلاب، آمريکا را شيطان بزرگ مي خوانند و بي ترديد، خون پاک حاج قاسم سليماني در تحقق اين آگاهي تاريخي مردمان جهان، تأثيرگذار است.
متن زير يادداشت اختصاصي از حجت الاسلام داود مهدوي زادگان، عضو هيئت علمي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي است که در ادامه ميخوانيد؛

مؤمنين و مومنات، هر گاه که مجاهد في سبيل الله را با گامهاي استوارش در کوي و برزن هاي دار الاسلام و عرصههاي رشادت و مجاهدت نظاره ميکنند، آشکار و نهان، دست به دعا بر ميدارند که «اي خدا، سايه او را از ما کم مکن؛ از گزند تيغ تيز دشمن حفظش بدار و بر عزتش بيافزا». اين دعايي است که مؤمنين و مومنات در هر لحظه و هر جايي که نام و يادي از سرداران بزرگ اسلام ميشود، از خداي خود طلب ميکنند. و خدا با خود عهد بسته است که هر گاه بندگان مخلصش او را بخوانند، به خواسته شأن اجابت کند. او خود گفته است: «وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَکُمْ» [سوره غافر: ۶۰]. پس، الله تعالي به اين خواسته مؤمنين و مومنات اجابت ميکند و مجاهدان في سبيل الله را در ديار هبوط حفظ ميکند. بويژه که خود خدا در ميان جامعه ايماني، مجاهدين في سبيل را بر قاعدين و بر زمين نشستگان، فضيلت داده است: «لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَي الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَي وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَي الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا [سوره النساء: ۹۵].
مجاهد في سبيل الله به فضل مجاهدتش و دعاي خير مؤمنين و لطف مستجاب الدعوه بودن الله، در اين پهنه خاکي زنده ميماند و واسطه فيض الهي ميشود تا آنجا که تيري را که به طاغوتيان پرتاب ميکند، خدا آن قتال و آن پرتاب کردن تير را به خود نسبت ميدهد: «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ رَمَي» [سوره اﻷنفال: ۱۷]. فضيلت مجاهد راه حق، آنچنان بالاست که خدا با مجاهدانش، نه بر زمينيان که بر فرشتگانش مباهات ميکند. اين چنين مباهاتي را انس بن مالک از رسول الله صلي الله عليه و آله روايت کرده است: «يُبَاهِي اَللَّهُ تَعَالَي اَلْمَلاَئِکَةَ بِالْمُجَاهِدِينَ» (جامع الاخبار، ج ۱: ۹۶). در اين مباهات ملکوتي، هنگامهاي از شور و جذبة اين سويي و آن سويي بر قرار است. بنده مخلص، خدا را ياد ميکند و خدا بنده اش را ياد ميکند: «فَاذْکُرُونِي أَذْکُرْکُمْ» (بقره: ۱۵۲)؛ پس مرا ياد کنيد تا شما را ياد کنم. مجاهدت بنده، خشنودي و رضايت خدا را به دنبال دارد و بنده هم از اين خشنودي، خشنود و راضي است و چه رستگاري بالاتر از اين که خدا از بنده اش راضي باشد: «رَضِيَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» (مائده: ۱۱۹). اما اين حضور مجاهد و اين اجابت دعاي مؤمنين تا وقتي است که خدا دلتنگ مجاهدان راه حق نشود. آن گاه است که خدا اراده ميکند بنده مخلصش زين پس، در جوار خود روزي شأن دهد. پس، نداي إرجعي سر ميرسد: «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَي رَبِّکِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي [سوره الفجر: ۲۷ - ۳۰].
بالاترين و شکوهمندترين خطاب الهي، همين خطاب إرجعي است که متوجه نفس مطمئنه ميشود. و چه توفيق بزرگي است که عبد صالح خدا به خطاب إرجعي نائل ميگردد. و بالاتر از اين، وقتي است که إرجعي با شهادت رقم بخورد. آن گاه است که شهيد، زندة جاويد و مرزوق عند الله خواهد شد: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» [سوره آل عمران: ۱۶۹]. خداوند سبحان فرشتگان را به استقبال شهيدان ميفرستد تا وعده بهشت را به آنان بدهند: «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي کُنْتُمْ تُوعَدُونَ» [سوره فصلت: ۳۰]. و آنگاه که شهدا و صديقين بر ابواب جنت وارد ميشوند، دربانان بهشت به استقبال مي آيند و بر آنان درود و خوشآمد ميگويند و شهيدان و مؤمنان راستين هم حمد و ستايش الهي را سر ميدهند که خدا به وعده اش به روزگار خاک نشيني شأن عمل کرده است: «وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَي الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّي إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ [سوره الزمر: ۷۴- ۷۳].
و چه سعادت عُظمايي که مؤمن خدا اينگونه از دنياي دون عبور کند. او در حالي اين جهان را ترک ميکند که با خود، وصفي از صفات الله را به همراه دارد؛ يعني وصف «شهادت»: «وَأَنْتَ عَلَي کُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» [سوره المائدة: ۱۱۷]. آن گونه که رسول خدا صلي الله عليه و آله در عاليترين مرتبه وجود، موصوف به شهادت بودند: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا» [سوره اﻷحزاب: ۴۵]. وآن گونه که براي ابا عبد الله الحسين و ابا الفضل العباس عليهما السلام و ياران با وفايش پيش آمد. و آنگونه که براي ياوران خميني ره در هشت سال دفاع مقدس رقم خورد. و آنگونه که امروز براي سردار ولي فقيه زمان، آيت الله خامنه اي حفظه الله رقم خورد.
آري، اگر تقدير إرجعي بر نفس مطمئنه نبود، سردار حاج قاسم سليماني نزد ما ميبود و همچنان خاري زهر آگين بر چشم و دل اشقياء عالم بود. و چه افتخاري براي او بالاتر از اينکه به دست شقيترين آحاد بشر؛ يعني طاغوت اعظم، به استقبال خطاب إرجعي رفت. و چه بد معاملهاي براي شيطان بزرگ بود که با اين جنايت، خود را تحقير کرد و اين تحقير در تاريخ خواهد ماند؛ اگر چه چند روزي بر اين جهل مقدسش غرّ ميشود و مباهات ميکند. پس بر اين جنايت، افتخاري نيست. چنانکه جرأت اعلام آن را خود نداشت. بار ديگر، استکبار جهاني با اين حماقت خونبار خود، نه فقط بر ملت ايران که بر جهانيان آشکار ساخت که چرا چهل سال است که امامين انقلاب، خميني و خامنه اي، آمريکا را شيطان بزرگ و دشمن بشريت ميخوانند. بي ترديد، خون پاک شهداي بزرگي چون حاج قاسم سليماني و ابو مهدي المهندس وهمرزمانش در تحقق اين آگاهي تاريخي مردمان جهان، تأثير گذار است. خوشا به سعادتشان که عاش سعيداً و مات سعيداً.
عرض تبريک و تسليت به پيشگاه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و محضر مبارک ولي فقيه مان حضرت آيت الله خامنه اي و نيز خانواده اين سرداران شهيد داريم و نثار ارواح ملکوتيشان درود ميفرستيم و فاتحهاي ميخوانيم.